جدول جو
جدول جو

معنی باز داشت - جستجوی لغت در جدول جو

باز داشت
منع ممانعت جلوگیری، توقیف حبس
تصویری از باز داشت
تصویر باز داشت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باز داشتن
تصویر باز داشتن
منع کردن جلو گیری کردن، توقیف کردن حبس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازداشت
تصویر بازداشت
توقیف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازداشت
تصویر بازداشت
توقیف، حبس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازداشت
تصویر بازداشت
منع، ممانعت، جلوگیری، توقیف، در علم حقوق حبس، زندانی، برای مثال چند گه بازداشت بودم من / در یکی خانه عاجز و مضطر (مسعودسعد - ۱۷۷)
بازداشت کردن: زندانی کردن، کسی را به زندان انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازداشت
تصویر بازداشت
جلوگیری، توقیف، حبس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازداشت
تصویر بازداشت
Internment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
интернирование
دیکشنری فارسی به روسی
інтернування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
การกักกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
नजरबंदी
دیکشنری فارسی به هندی
বন্দিত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از باورداشت
تصویر باورداشت
ایمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازداشته
تصویر بازداشته
ممنوع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازداشتن
تصویر بازداشتن
منع کردن، تحریم
فرهنگ واژه فارسی سره
ترس داشتن، پروا داشتن، بیمناک بودن، ترسیدن بیم داشتن ترس داشتن پروا داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازداشتن
تصویر بازداشتن
منع کردن، ممانعت، مانع شدن، ممنوع داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز یافت
تصویر باز یافت
آنچه که بی زحمت و رنج بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاس داشت
تصویر پاس داشت
اکتلاء
فرهنگ واژه فارسی سره